درباره سlکlس...یا "مکتب سودانی مرد ایرانی"

قبل نوشت : به پیشنهاد یکی از بچه ها تصمیم گرفتم در بخش "دیالوگهای من و دوست الاغم" تغییراتی بدم و نوشتنش رو دوباره شروع کنم...تغییری که عرض کردم در "موضوع" این بخش خواهد بود...یعنی قراره از این به بعد در این بخش بجز دوست الاغ عاشقم (که قبلا باهاش آشنا شدید!) با بقیه انواع دوستهای الاغم هم آشنا بشید!...

-

***

-

میگم : نیروهای اطلاعاتی ناتو به اخباری دست پیدا کردن که نشون میده قذافی در بیمارستانی در طرابلس پنهان شده...مزدورهایی که از سودان و چاد اجیر شده بودن هم دارن به قذافی پشت میکنن...بعضیاشون که توسط انقلابیون اسیر شدن اعتراف کردن که مزدی نمیگرفتن و در مقابل اینهمه جنایتی که میکردن فقط غذا و سیگار میگرفتن! فکر کن! فقط غذا و سیگار!...درگیریها همچنان در نالوت و الزنتان ادامه داره ولی انقلابیون تونستن گردان‌های قذافی رو وادار به عقب نشینی از شهر مصراته کنن...

چشماشو ریز کرده و داره نگاهم میکنه. میدونم اینجور وقتا میخواد یه چیزی بگه!...میگم : بگو! چه مرگته باز!؟...

دستشو میذاره روی شونه ام و با دوستانه ترین لحنی که بلده میگه! : چند وقته خیلی ناخوشی...غمگینی...افسرده ای...میخوام کمکت کنم...یه سوالی بپرسم قول میدی راستشو بگی!؟

میگم : تا چی باشه! حالا تو بپرس!

صداشو میاره پایین و میگه : از آخرین سlکlسی که کردی چند وقت میگذره!؟

میگم : اونوقت این چه ربطی به چیزایی که من میگفتم داشت!؟

چند لحظه جدی نگاهم میکنه و بعد طوری که انگار جلوی یه نابینا وایساده دستاشو جلوی صورتم تکون میده و میگه : لیبی رو ولش کن! تا کی میخوای خودتو پشت این مدل اخبار سیاسی داخلی و خارجی پنهان کنی!؟...ببین...من تو رو مثل کف دستم میشناسم...میدونم چته! بذار کمکت کنم...جوابمو ندادی...

میگم : من خودمو پشت اخبار قایم نکردم...اینا واقعا برام مهمه...اون سوالی که پرسیدی رو هم جواب نمیدم چون به تو ربطی نداره!

دستشو میزنه رو صورتش و میگه : جان من! جان من زدم بگو! کار دارم!

میگم : ای بابا! عجب سیریشی هستیا! نمیخوام بگم! تو بهم بگو عقب مونده متحجر! به هر حال دوس ندارم درباره اینچیزا حرف بزنم چون به نظرم این بحثا یه چیز شخصیه...

میگه : حداقل حدودی بگو! کمتر از شش ماه بوده یا بیشتر!؟

دست بردار نیست...میدونم که اگه جواب ندم انقدر میپرسه تا روانیم کنه! یه نفس عمیق میکشم و چشمامو میبندم و میگم : بیشتر از شش ماه!...راضی شدی!؟ حالا میشه تمومش کنی؟

چشماشو گرد میکنه و میگه : وای! جدی میگی!؟...این فاجعه اس!...میدونستی نتایج تحقیقات نشون داده مردان بیست تا چهل ساله ای که در ماه کمتر از 3 نوبت سlکlس دارن احتمال مبتلا شدنشون به افسردگی 8 برابر بیشتر از اوناییه که در ماه سه مرتبه سlکlس دارن!؟

میگم : اونوقت کدوم خری اینو اعلام کرده!؟...واللا شوهرعمه خدابیامرز من 20 سال بعد از عمه ام زنده بود اهل هیچ برنامه ای هم نبود اما تا دم مرگش هم شاد و شنگول بود!...

با لحنی که سعی میکنه نشون بده دلخوره میگه: عجب آدمی هستیا! دارم باهات جدی حرف میزنم!...این نتیجه اییه که محققین علم روانشناسی در آمریکا بعد از سالها تحقیقات آماری روی بیماران مبتلا به افسردگی بهش رسیدن. نکته اش اینجاس که علی رغم تمام تفاوتهای فرهنگی این نسبت در اکثر ایالتها با اندکی تفاوت همین 8 برابری بوده که گفتم...اونوقت تو از شوهر عمه ات حرف میزنی!؟ خب نمکدون من که همون اول گفتم این تحقیق روی "مردان بیست تا چهل ساله" بوده نه پیرمردای شومبول پلاسیده ای مثل اون شوهر عمه خل وضع تو!...

میگم : الان حالشو ندارم برات توضیح بدم یه روز که حالم بهتر بود برات ثابت میکنم که این دست تحقیقات که در اروپا و آمریکا انجام میشه دخلی به ما نداره...هرچند اینجور تحقیقات بخاطر موضوعشون حتی اگه در ایران هم انجام بشن به نتیجه بدردبخوری نخواهند رسید چون...

میپره وسط حرفم و میگه : حالا نمیخواد بری بابای منبر! اصلا این هیچی!...هرم مازلو رو چی میگی!؟ هنوز که هنوزه بعد از 57 سال این نظریه بعنوان پایه ای ترین مباحث روانشناسی داره تدریس میشه...اصلا گور پدر آبراهام مازلو! یه حساب دو دو تا چهارتاس! تا نیازهای اولیه ات رو برطرف نکنی نمیتونی سراغ نیازهای سطح بالاترت بری...اینو که قبول داری!؟

(حوصله جواب دادن بهش رو ندارم وگرنه توضیح میدادم که نظریه مازلو هم کامل نیست و مثال نقض کننده زیاد داره...مثل کسی که اعتصاب غذا میکنه...یا کسی که با تصمیم خودش روی مین میره) میگم : حرفت حق! ساعت چنده!؟

با شک و تردید نگاهم میکنه و بعد از نیم نگاهی به ساعت مچیش میگه : سه و بیست دقیقه صبح!...حالا شد بیست و یک دقیقه!....چطور مگه!؟

میگم : خب الان که جlنlدlه ها خوابن! ولی مرد مردونه قول میدم آخر هفته یه روز مرخصی بگیرم برم "بکن درمانی"! به جان خودت حالا که از نتیجه تحقیقات باخبر شدم میخوام یجوری به ابزار آلاتم صفا بدم که تا هفت نسل افسردگی از پیشونی نوشت خودم و خودش حذف بشه!...

سر تکون میده و میگه : خاک بر سر جهان سومیت کنن که از "سlکlس" فقط "بکن و بنداز" رو میشناسی! سlکlس یه هنره! یه طیف از لذت بردن که لزوما "بکن و بنداز" نیست!...و مجددا خاک بر سر جهان سومیت که تا اسم "سlکlس" میاد سریع یاد "خانوم" میفتی!

میگم : و ایضا خاک بر سر جهان سومی تو که علی رغم تمام روشنفکربازیات و ادعای فمینیست بودنت هنوز به "جlنlدlه" میگی "خانوم"!...

کمی من و من میکنه و میگه : اصلا ولش کن! بیا درباره لیبی حرف بزنیم! کجا بودیم!؟

میگم : شکستن محاصره شهر مصراته!...قایم شدن قذافی در بیمارستان...مزدورای سودانی که برای "غذا و سیگار" آدم میکشن...

-

نظرات 106 + ارسال نظر
زهره سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 14:17

راستی خدا نکنه شما بمیری ..
راستی امروز داشتم به همین کلمه فکر میکردم که یادمه سالها پیش یچیزی راجع بهش تو زیست شناسیمون بود ..اما یادم نیومد ...از علایم موجود زنده چیه ؟واصلا روش تشخیص ادم یا موجود یا جاندار زنده چیه ؟

به تعاریف شعاری "زنده بودن" اعتقادی ندارم...
زنده اونیه که نفس میکشه...مرده هم اونیه که نفس نمیکشه...

ارش پیرزاده سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 18:29 http://arashpirzadeh.persianblog.ir/

راستی راجع مثالیکه زدی اعتصاب غذا نتونستن نیست نخواستنه ... فکر کنم منظور نظر هرم اینکه کسی که بخواد نیاز اولیه اش مثل خوردن یا سlکlس بر طرف کنه . این نیاز تو بدنش حس می کنه اما توانایی مطرح کردنش و دریافتشو به علت سنت یا محیط یا تربیت نداره این اشخاص توانایی درک صحیح از قسمت های بالای هرم ندارند بازم به این معنی نیست که قسمتهای بالاتر دست پیدا نمی کنند به این معنی که مثلا حس ازادی طلبی نقابی برای انگیزه های جنسی میشه و.... من می گم اگر کسانی که نتونند به هر دلیلی رابطه جنسی بر قرار کنند ... اما بجای انکار این موضوع ببپذیرند که نمی توانند و مایل باشند که این کار بکنند حتی اگر رابطه جنسی هم بر قرار نکنند به قسمتهای بالاتر هرم دست پیدا می کنند درست مثل اعتصاب غذا ....مثال هم از این رو بود

آره...فکر کنم این مثالی که زدم مشکل داره...
هرم مازلو به امکان یا عدم امکان رفع نیاز کار داره نه به حالتهای استثنائی مثل این که فرد توانایی رفع نیاز رو داره ولی به دلیلی از رفع کردنش خودداری میکنه...

هیشـــکی ! چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 13:28 http://hishkii.blogsky.com

سلام ختمتت شما و خاندان مرتبت

یعنی کل پستت یه طرف این یه خط هم یه طرف

" خاک بر سر جهان سومی تو که علی رغم تمام روشنفکربازیات و ادعای فمینیست بودنت هنوز به "جlنlدlه" میگی "خانوم"!..."

- سلام به هیشکی بانو جان جان جان!
- نمیدونم با اینجور آدما برخورد داشتی یا نه...به شدت جک تشریف دارن! (حکایت معروف اون جلسه کمونیستای ایرانیه که موقع برق اومدن صلوات فرستاده بودن!)...

مینا به رها و زهره و حمید چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 18:53 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااام. (واسه هر سه تاییتون بود. دعوا نکنید با هم!)
واااای رها خیلی باحال بود شعارات. منوچ میخواد ازت تشکر کنه:
بع!
حمید حال میکنی خداییش؟ به بچه ام نگاه چپ بندازی کمپین تشکیل میدیم.
راستی منوچ به هوادارانش! که شعار سر میدن داره میگه: آورین آورین. بورمایید. بورمایید عزیزانم!
زهره خانوم خوبی عزیزم؟ دلمون واستون تنگ شده بود. دلمون یعنی دل منو قلوه ی منوچ!
ـــــــــــــــ
حمید جووووون ببخشید من همش تلپم تو وبلاگ شما ها ! هنووووز نمیتونم بلاگفاکو! باز کنم! گفتیم دیگه کجا از اینجا بهتر واسه چتر بازی! یه دو سیب نعنا بیار بچه!

- علیکم السلام! اینو فقط با تو بودم! (آیکون "شرمنده کردن طرف مقابل!")...
- به منوچ بگو این جدیده رو تمرین کنه! : ایولله انفسکم!
- دوسیب نعنا!؟...مادر جان از شما سن و سالی گذشته! این سوسول بازیا زشته!...بنده برای شما خوانسار تجویز میکنم!...

رها بانو به مینا و منوچ !!! چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:30 http://rahabanoo.blogsky.com/

قابل شما رو نداشت منوچی جونم !

وای مینا ...
با اینکه امروز به شدت دپرسم ولی با این ابراز احساسات منوچ بدجوری حال کردم !

ببین مینا جونم من دو سیب نعنا دوست ندارم !
بگو یه دونه با طعم آدامسم بیارن !!!

یکی یکی بگید قاطی نکنم!...یه خوانسار برای مینا! یه دوسیب نعنا واسه منوچ! یه آدامس هم برای رهابانو!...فقط به این منوچ بگید زیاده روی نکنه اوور دوز کنه شر بشه!...

مینا به رها چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:58 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

قربونت برم که دپرسی. دایورت کردن در این مواقع بسیار نتیجه بخش خواهد بود! نیت میکنی. دایورت میشه!
به همین سادگی!
با طعم آدامست؟؟؟ باشه. خب بچه یدونه قلیون آدامسی! واسه رها خانوم بیار! اسی بلک هم بد نیستا!‌ (آیکون پله پله تا اغفال رها باید رفت!)

- نه...فکر میکنم سر قضیه مراسم مرحوم سحابی ناراحته...روحش شاد...
- ولش کن مینا! این غافل بشو نیست! داریم وقتمونو تلف میکنیم! بیا بریم رو یکی دیگه سرمایه گذاری کنیم!...

پاییز بلند چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:14

درووووووووووووووووووووووود
نکنه رفتی دنبال نتایج تحقیقاتی ائن دوس الاغت ۳ک.س درمانی؟! بچچه بیا آپ کن منتظرم ببینم مزدورای قذافی چی کار کردن و سرنوشت جنگ از وختی که سیگار وینستونشون شد مارلبور و به جای شیر پراته بشون فسد فود و دابل چیز برگر دادن به کجا رسید؟

- درود برادر جان! خوشحالم که برگشتی...
- شما چند وقته ایران نبودی از بعضی چیزا بیخبری! یارانه نان حذف شده عزیزم! با این قیمتای جدید دیگه شیر پراته خوردن فقط از اعیان و اشرار برمیاد!...

مینا چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:46 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

ای جاااان. فکرشو بکن منوچ قلیون بکشه.
بچه گناه داره. قاطی کرده. سختشه این ایولله انفسکم!‌ (از شما چه پنهون واسه خودمم سخته چه برسه به این بچه!)
ـ‌من خنگو ببین نفهمیدم رها چرا ناراحته!‌ حرفمو پس میگیرم. این موارد دایورتی نیستن.
ـ جو خراب نکنم. بریم کیو اغفال کنیم حمید؟ کیس سراغ داری؟

- یعنی چی قاطی کرده!؟ بفرستش دار القرانی جایی اسپیکینگ عربیش قوی بشه! مگه چیش از آقا کمتره!؟ (آیکون "ایجاد حس رقابت سالم!")...
- نه متاسفانه! انقد دست زیاد شده نمیذارن چیزی به من و تو برسه!...

سهبا چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:53 http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام حمید عزیز . سئوالی پرسیدم ازتون . میشه پاسخ رو داشته باشم زود ؟!

سلام سهبا جان...خصوصیتو چک کن...

مینا پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:26 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

وااااااااااای حمیییییییییییید یه لحظه تصور کن منوچ رفته دار القران... وااااااااااااااای خدااااااااااااااا. :))‌ :-j =))
آیکونای اینجا جوابگو نبود. از مسنجر استفاده کردم!
ـ توییکه کسی رو سراغ نداری خب چرا الکی تریپ منفی برمیداری؟ خودم تنهایی میرم اینو اونو اغفال میکنم.
نوبت خودتم میرسه!

- اولی و آخری که احتمالا خنده اس ولی وسطیه رو نفهمیدم!...
- از ما دیگه گذشته اغفال بشیم! ما اغفالامونو شدیم!...

مینا پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:19 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

غرض از مزاحمت اینکه میخواستم پز بدم تا الان بیدارم و توفیق نماز شب و نماز صب اول وقتو دارم! من نظر کرده ام!‌ این علامت مخصوص حاکم بزرگه مینی کومان! میتی نیستا مینیه! سجده کنید!

صد رحمت به فرعون! یه کم جنبه داشته باش! بدبخت میتی کومان بعد از کلی جنگ و جدال به یه احترام خشک و خالی راضی بود!...

مهدی پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 14:22

کامنت زهره رو الان دیدم. ممنون زهره جان.
به مینا: التماس دعا دارم خواهرم!!
به حمید: حمید جوابت به قذافی خیلی آس بود دمت گرم. همین پایه بودنته که شاعر می فرماید: اگر تو زهر دَهی‌‌، به که دیگری تریاک (آیکونِ تریاک!!).

مهدی جان شما انگار به این نکته توجه نکردی که خواجه جان در ادامه میفرمایند
"رود به خواب دو چشم از خیال تو هیهات"!!!
(آیکون "بستن وبلاگ در اعتراض به نداشتن امنیت جانی-جنسی!")...

بهاره پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 17:12

سوال رها بانو رو دوس داشتم اما جواب شما به مذاق ما خوش نمیاد.

- فکر میکنم لحن جوابم انقدر واضح بود که نیازی به توضیح دادنش نیست ولی اگه فکر میکنی نبوده بفرما! : "شوخی کردم"!...
- فکر نمیکنم فرق چندانی در این زمینه بین مرد و زن باشه...حتی شاید خانمها از این نظر بیشتر تحت فشار باشن...به هر حال این یه حقیقته که در جامعه ما برای خانمها در این زمینه محدودیتهای شرعی و عرفی بیشتری وجود داره...برای همین بخاطر خطرات و عواقبی که داره ترس بیشتری نسبت به سlکlس خارج از چارچوب ازدواج دارن...این باعث میشه از همون محدود فرصتهای غیرقانونی سlکlس که هنوز برای آقایان وجود داره هم محروم بشن...
- امیدوارم این جوابم به مذاقت خوش اومده باشه! حالا کدوم بهاره هستی!؟...

مینا پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 17:55 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

اون وسطیه از آیکونای مخفیه یاهو مسنجره. خنده اس دیگه!‌ حالا از شما که سن و سالی گذشته اهل چت نیستید احتمالا ولی اگه اهل ایمیل هستید توو صفحه چت ایمیل اینو بزنی یه آیکون خوشگل میشه.
(بطور غیر مستقیم به سنت تیکه انداختم!)
فرعون!‌ راس میگیا! باحال بود.
حاج آقا مهدی من همیشه توو عباداتم به فکر شما بنده ی مخلص خدا هستم و در نماز شب براتون دعا میکنم (مدیر گوگل چطوره جیگر؟ )
- یکی ندونه فک میکنه صاحب وبلاگ منم!‌بسکه ۲۴ ساعته اینجا تلپم. تا حمید مواد املتو تقدیم نکرده برم!

- بدبختی اینه که اهل ایمیل هم نیستم! (آیکون "عمق فاجعه!")...
- شما صاحب وبلاگ نیستی تاج سر وبلاگی (آیکون "باز کردن نوشابه خانواده!")...

مینا پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:41 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

راستی یادم نبود تو فقط اهل موادی!
شما هم جیگر مایی داش حمید! (آیکون باز کردن شامپاین خانواده!)

چوخلصیم! اجمالتیم! شما هم چش مایی! دوستت داریم فطیر! (آیکون "باز کردن عرق سگی خانواده!")...

مونا پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:43

دیگه اونوری رد نمی شی به ما سلام کنی؟؟

عجیب نیست؟...اینکه درست همون لحظه ای که اومده بودی منم داشتم...
چرا...هم عجیبه...هم قشنگه

مکث پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:13 http://maks2011.blogsky.com

حمید؟ مرسی که اینهمه حضور داری . مرسی...
اینم پاسخ کامنتم برات : حمید؟ دارم از دستت می خندم حسابی از اینکه اینهمه من و خوب شناختی و نشناختی... تا جایی که بوده و شناختنی بوده شناختی اما بعدش رو نه...
تو من و زدی؟ تو؟ تو؟ نه من کتک خورم خوب نیست اتفاقا... ضمنن اون هشت فوریه 2011 بوده عزیزم ؛ من چه می دونم اون موقع چی شده بوده ؟ شاید تو سرم داد زده بودی خب...

- خب من چیکار کنم که تو صد تا لایه شخصیتی داری!؟ مگه من جریان انحرافیم که جادوگر باشم و بتونم از اعماق وجودت باخبر بشم!؟
- بر منکرش لعنت! کیه که بتونه روی تو کولی جیغ جیغو دست بلند کنه!...

کاپوچینو جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:32 http://capuccino.blogfa.com

من هیچ وقت افسردگی نمیگیرم!!!

مگه ما بخیلیم!؟...الهی شکر! تا باشه از این آنتی افسردگیا!

نیما جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:20

خصوصی رو دریاب حمید خان !

دیدم جیگر!

سیمین جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:21

هارداسان؟
از آپ ماپ چه خبر؟

بستگی به سفر استانیم داره!...اگه جور بشه و برم آپدیت میمونه واسه پس فردا...ولی اگه نرم امشب یا فردا به خدمتش میرسم!...

کاپوچینو جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:54 http://capuccino.blogfa.com

آخی! بمیرم! یعنی الان شما خجالت کشیدی!؟

Fatima جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:07 http://www.scent4.blogsky.com

خیلی خوب بود ! (ببخشید من به این آیکون علاقه دارم)

ایشونو همه دوس دارن! باور بفرمایید با این محبوبیتی که داره اگه در انتخابات مجلس شرکت کنه با اختلاف قابل توجهی اول میشه!...

مینا جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:08 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

حمییییید من به عنوان تاج سر وبلاگ میگم آپ کن دیگه! (آیکون کم آوردن سنگپای قزوین+ آیکون مینای متوهم و اسکل و هر چی توو این مایه هاس که به علت تردد خانواده نمیشه گفت!)
راستی اگه ایشون ===> خواس کاندید شه بگو من رئیس ستادش میشم!
ـــ
همونطور که همه میدونید خط اول شوخی بود. من خااااک پای همتونم!‌

- متاسفانه به دلایلی الان تمرکز لازم برای پست نوشتن ندارم! ایشالا فردا (آیکون "ایشالا!")...
- از من میشنوی بیخیال کاراس ستادی شو! فردا سران فتنه از آب درمیاد حالا خر بیار باقالی بارگیری کن!...

مینا جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:20 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

من بخاطر ک ا ه ا ر ا ی ا ز ا ک هم میرم!‌شیشه نوشابه هم....
خصوصیتو چک کن!‌ ولی نمیتونی جوابشو بدی! چون وبلاگم تعطیله!‌ خواستی زیر همین جواب بده! نخواستی هم نده! والا. چه کلاسی هم میذاره واسم! ایییش + آیکون خودخوری!
راستی جیگر ایشالاتو بخورم حاج آقا! (آیکون خوردن!) از خودت یاد گرفتم!

چرا اسم رو وبلاگت میذاری!؟ من که رفتم کامنت خصوصی گذاشتم هیچی مشکلی هم نداشت! (جوابی که برات فرستادم رو یه جا سیو کردم باز ببین اگه نرسیده بگو همینجا منتشرش کنم آبروتو ببرم! - آیکون "جوسازی به سبک بی بی سی و بیست و سی!")...

مینا جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:33 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

قربون شکل ماهت من نمیتونم برم بلاگفا ! نه که تو نتونی بری!
نمیبینی صد ساله آپ نکردم؟

آها! از اون نظر! جوابم این بود! :
واللا بخدا من از فیس بوک سردرنمیارم! فقط چند وقت یه بار میرم و اونایی که درخواست دست دوستی و بیعت اینچیزا کردن رو تایید میکنم و همین! این پیامی که میگی رو هم خیلی وقت پیش دیدم ولی اونموقع نشد برم تحقیق کنم ببینم چی به چیه! بعدا هم بعلت بیسواتی و اینکه نمیدونستم دوباره از کجا میتونم پیداش کنم ندیدمش و کلا یادم رفت! (آیکون "عقب بودن از قافله!")...حالا درخواست دادم! اگه تایید کردی خبرم کن! اگرم نکردی که به جهنم! (آیکون "شروع دوستانه و پر از مهر و محبت یک دوستی!" )...

مینا جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:00 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

منت بر سرت گذاشتم و تایید کردم!
(ایضا همون آیکون که ذکر کردی!)
بیا عکسای فری رو ببین توو فیس بوکم!‌

اومدم!...تازه ناپرهیزی کردم یه پیامم نوشتم! (آیکون "ببین آخر عمری مارو به چه کارایی وامیداری! پامون فقط به اینجاها وا نشده بود که اونم شد!")...

Fatima جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:16 http://www.scent4.blogsky.com

بله متوجه شدم چقدر این آیکون خواهان داره

خواهان چیه!؟ بگو فدایی!...اینم چند نمونه از شعاراشون! :
اینهمه لشگر آدمه! به عشق آمده!...
ما همه سرباز توییم ! گوش به فرمان توییم !...
وای اگر حکم جهادم دهد!...
ای آزاده آماده ایم آماده!...

مینا جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:49 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

آخر عمری یعنی چی خان داداش؟ سایه ات ۲۰۰ سال بالا سرمون باشه

نه دیگه! ما آفتاب لب جوبیم!...تو رو شوور بدم خیالم راحت بشه رفتم!...

کاپوچینو شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:53 http://capuccino.blogfa.com


چیه داداش.فکر کردی بی شرم و حیاییم!

نه خواهرم! بنده سوسک کی باشم که همچین فکری کنم!...اصلا از این به بعد "حاجیه خانم محب اهل بیت عصمت و طهارت و غیره کاپوچینو سلام الله علیها!" صدات میکنم!...

مینا شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:17 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

آیاجی مینا پیش مرگت شه. نگو این حرفارو خان دادااااش. (مث دیالوگ های فیلم فارسیاس!)
خب شوور بده دیگه!‌فقط وعده میده!

باید کمی شکیبایی پیشه کنی!...زمونه عوض شده! مردم آگاه شدن! دیگه به این راحتیا رکب نمیخورن!...

مینا شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:29 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

:))))))))))))))) باحال بود!‌ :دی

ببین تورو خدا همچین روزی که همه باید به سر و سینه بزنن و گریه کنن ما رو میخندونی!!! استغفرااله!‌

واللا از اون زمون که ما یادمون میاد مردم در این تعطیلات خردادی میرفتن شمال ولی "سر و سینه" رو نمیزدن! چکاریه بین اینهمه کارای خوبی که میشه با "سر و سینه" انجام داد آدم خشنترینشو انتخاب کنه!؟ (بعلت معذورات اخلاقی جواب کامنت اصلاح شد!")...

رها به مینا شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 13:48 http://rahabanoo.blogsky.com/

بابا مینا تو که ترکوندی اینجا رو !

بعدشم من کیس ِ خوبی ام اگه میخواید روم سرمایه گذاری کنید واسه اغفال شدن ! راست میگم به جونه آقا !
بچه مثبت میزنم اما ... !!!!!!
بله دیگه ...

راستی مینا جونم کامنت خصوصی واست گذاشته بودم !
اگه بلاگفا رو هنوز نمی تونی باز کنی یه آدرس ایمیلی چیزی بذار ، یه چی رو دلم داره سنگینی میکنه میخوام بهت بگم ! اگه نگم میترکم !

همچنان دسترسی مینا به بلاگفا در حد دسترسی مموتی به فهمیدگیه! راههای دیگه رو امتحان کن!...

مهدی شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 16:13

حمید جان. من جوابی که به کامنت مینا دادی رو قبل از اینکه اصلاحش کنی دیده بودم. این بود: از اون زمون که ما یادمون میاد مردم در این تعطیلات خردادی میرفتن شمال ولی هدفشون این بود که سرشونو اصلاح کنن و در کنارشم تمرینِ اِستُپ سینه کنن!!! (آیکونِ مهدی در نقش معلم اخلاق!!).

"اِستُپ سینه"!؟...خب قربونت برم اینکه بدتر شد!...اینی که تو گفتی که آدمو بیشتر یاد "dont stop" و اینجور چیزای بی ناموسی میندازه! (آیکون "روم به دیوار افسردگی شدید!" + آیکون "اصلاح نکردن عمدی جواب این کامنت!")...

سلااااااااااااااااام به همه!‌
رها جون تا حمید پرتم نکرده بیرون نمیرم!‌مث بختک افتادم به جون وبلاگش! والا هنوز نه بلاگفا رو میتونم باز کنم نه وبلاگای بلاگفایی رو! به زور که باز میشن وبلاگای دیگه نمیشه کامنت گذاشت واسشون!‌آدرس وبلاگتو هم حفظ نیستم! (بسکه هر هفته یه آدرس عوض کردی!) الان پیدات میکنم ایمیلمو بهت میدم عزییییییییییییزم.
حمید مرگ من بیا بگو چی نوشته بودی! ببین من اسن عروسک آقا فری رو بهت گفتم!‌
مهدی جان پاستوریزه شدی مادر! بیخود حمیدو اغفال نکن نیارش توو خط پاستوریزه ها. درست بشو نیس! انقد ذهن مریضی داره که با کلمه استپ سینه هم ذهنش جای دیگه ای میره!
رها من چقد خنگم!‌آدرس وبتو زیر کامنتت نوشتی!‌

- الان مثلا از من دفاع کردی!؟...
- ای خداااااااا!...حالا یه بارم من رگ حجب و حیام زده بالا و اون جوابو پاک کردم حالا تو هی گیر بده!...بفرما! این بود! :
واللا تا اونجا که بنده یادم میاد سر و سینه رو نمیزنن! سرو میگیرن سینه رو میخورن! حالا اگه نسل امروز رسم و رسومات قدیمی رو عوض کرده دیگه من بیخبرم! (آیکون "پیرمرد نادان!")...

خیالت راحت شد الان!؟ (آیکون "آب شدن از خجالت!")...

رها بانو شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:09

ایمیل فرستادم مینا جونم ...

اعصابم خط خطیه از دست یه روانی که هی میاد کامنت میذاره واسم و ...! اه ...

کامنتاشو پاک کن...اگه باز کامنت گذاشت تایید نکن...اینجوری تایید کنی و جواب بدی جری تر میشه (خودم تجربه زیادی در اینباره ندارم ولی اینو بر اساس تجربه 10 سال وبلاگ نویس بودن اخوی کرگدنم میگم!...گوش کن)...

رها بانو شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:31

چششششم !
حذف شدن ...
میخواستیم بگیم زنده باد دموکراسی و آزادی بیان ! ولی گویا این حرفا به گروه خونیه بعضیا نمیخوره ! پس زنده باد دیکتاتوری !
3تا کامنت خوشگله دیگه هم جز اونا فرستاد !!!
دیوانه ست !

خودت داری میگی "آزادی بیان"! آخه حرفای اینا که "بیان" نیست! فحش و دری وریه!...

مینا شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:33 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

حمیییییییییییییییییییییید خیلی دیوونه ای!
خان داداش خود دیوونمی! خیلی باحال بوووووووووووود فقط دلم میسوزه واست. چقد سست عنصری! زرتی نوشت چی بوده جوابش!
رها جووووون تونستم برم بلاگفاااااااااااااااا جواب ایمیلتو هم دادام (آیکون حمید که داره میگه: تعارف نکن مینا.بفرما توو. خونه خودته! میخوای از اینجا به فامیلاتونم سلام کن!)
در مورد مزاحم کاملا با حمید موافقم. جوابشو نده دایورتش کن!

- خوب بود کلاس میذاشتم دق میدادمت تا میگفتم!؟...
- راحت باش!...اصلا میگم دفعه دیگه پیژامه بیار همینجا بمون! این منم که باید از اینجا برم! (آیکون "کوفیدن سر بر دیفال!")...

مینا شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:55 http://www.harfebihesaab.blogfa.com


پیژامه نیاوردم حالا یدونه از پیژامه های مملی رو بده میمونم !
آیکونت خیلی باحال بود!‌اننننننننننقد میام که راه به راه این آیکونو بذاری! :دی
میگم حمیییییییییییییییید نکنه تو هم همون کاری که به رها توصیه کردی رو با منم بکنی!‌ چقد حال میده ها!
خب دیگه زیاد شلوغ نکن اینجا رو میخوام استراحت کنم!‌

- آخه پیژامه های مملی کوتاهه میترسم اسلام بخطر بیفته! (اسلام ما ازون اول انقلابیاس! ناحیه خطرپذیریش تا مچ پا امتداد داره!)...
- آب پرتقالی بادبزنی چایی نباتی چیزی نمیخوای!؟

مهدی شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:18

به حمید: اینطور که تو مثل مربیای کشتی گفتی سرو میگیرن سینه رو میخورن من یاد کشتی علیرضا حیدری و کورتانیدزه افتادم که...!!!
به مینا (با توجه به تحولات معنوی و شب زنده داری های شما خواهر ارزشی ام!) : حاجیه خانم مینا جان البته من برای وصل کردن آمدم نِی برای اغفال کردن آمدم!




تو محشری پسر! ترکیدم از خنده!...
عاااااالی بود! کشته مرده این حاضرجوابیتم! (آیکون "رسما لنگ انداختن!")...

تیراژه شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:57 http://tirajehnote.blogfa.com

سلام جناب....اگر بعد از شور حسینی ای که به خاطر این ایام عزیز عزاداری در کامنتهایتان برپا است فرصت شد یک آپی هم بفرمایید و دل جماعتی را شاد ایضا...!عزاداریتان مقبول در گاه حق!این قسمت شامل حال رها بانو و مینای عزیز و مهدی خان هم میشود...!!اجرکم مع ا...

اصلا دست و دلم به نوشتن نمیره! آخه کدوم بی وجدانی دلش میاد در همچین روز عزیزی برداره آپدیت کنه! بابا ما هم آدمیم! دلمون که از سنگ نیست! (آیکون "چشمان اشکبار!")...

شب نویس شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:10

ببخشید من با همه باهوشیم یه تیکه رو متوجه نشدم!
"خاک بر سر جهان سومیت که تا اسم "سlکlس" میاد سریع یاد "خانوم" میفتی!"

این دوست دقیقا با چی مشکل داشته؟ یعنی باید یاد چی افتاد؟!!! شاید تو سایر کامنت ها به این سوال جواب دادی ولی من حوصله ندارم این همه کامنتو بخونم. شرمنده!

دشمنت شرمنده! من که ایشون نیستم دقیقا بدونم منظورش چی بوده!...ولی فکر میکنم منظورش این بوده که نباید یه مرد سالم وقتی حرف "سlکlس" پیش میاد ذهنش سریع به سمت "روسlپیگری" میل کنه...میتونه بجاش به یه رابطه از نوع "سlکlس-لاو" فکر کنه...یا حداقل هرچیزی بهتر از نوع رابطه "سlکlس در مقابل پول" (فکر میکنم مشکل شما این بود که معنی کلمه "خانوم" در لفظ عامه رو نمیدونستی!)...

کاپوچینو شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:51 http://capuccino.blogfa.com

بقیش که لقبمه!همون کاپو هم بگی قبولت داریم.

نه به جان شما! حداقل اجازه بده "کاپو (ره)" صدات کنم! واللا بیتعارف میگم!...

شب نویس یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 00:07

آره دیگه حمید! خوب الان چشم و گوش منو باز کردی راحت شدی؟! نمیذارین یه نفر مثبت بمونه تو این اجتماع!

آیکون"شترق" با همون توضیحی که خودت گفته بودی!

مشکلی نداری که من این آیکون رو زیاد به کار ببرم؟ به هرحال تعارف اومد نیومد داره!

آخیش! چسبید!..معلومه که مشکلی ندارم! اصلا بنده خودم پایه ام! (آیکون "اسلیو سرخود!" )...

آوا یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:05

آپ نمی فرمایید قربان!!
شما هم درعزاداری
شمال هستین
آیا؟!!!
یاحق...

نه واللا! ما همنیجاییم! داریم یک شبیه طنز مینگاریم! ایشالا تا ساعاتی دیگر رونمایی میشود!...

رها بانو یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:30 http://rahabanoo.blogsky.com/

حمییییییییییید خصووووووووووصی ........

دیدم...خصوصیتو چک کن...

رها بانو به آوا یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 16:02 http://rahabanoo.blogsky.com

آوا جان
هم تو وب فلوت زن واست کامنت گذاشتم و سراغتو گرفتم و سلام عرض کردم خدمتت ، و هم تو وب جوگیریات ... دیدیشون ؟! بی خیال ... خوش باشی .

"آوا جان" با شما هستن!...

رها بانو یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:20 http://rahabanoo.blogsky.com

اینجوری بودم :
اینجوری شدم :

مرسی حمید ...

آوا جان از شما هم ممنونم . ایمیلی فرستاده شد جهت پاسخگویی ...

قربان همگی ...

خب خداروشکر! (البته بنده هدفم این بود که اینجوری بشی! ولی خب همینشم خوبه!)...

آژو سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 22:55 http://www.honney68.blogfa.com


با اونکه رومون باز شد تا اخرش خوندیم!!!
و اعتراف میکنم که یه جاهاییش هم از خنده مردم!
اون شوهر عمه بیچاره رو چرا سوژه کردین؟
الهی جونم..انقدر خنده م گرفت وقتی از حرصش اون حرف رو زد
نمیدونم چی بگم

اینا که همش حاشیه های بحث بود...خب تا اینجا اومدی یه چی بگو دیگه!...

آژو چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:14 http://www.honney68.blogfa.com

حالا که اصرار می کنید موگویم!
خب!
نمیدونم چرا دوستت این بحث رو کشید وسط!شاید یه case خوب در نظر داشت انقدر زدی تو ذوقش بچه م اشتهاش کور شد منصرف شد
میدونید من میگم این غریزه ای که خدا تو ادم قرار داده باید درست ازش استفاده کرد.نه فقط واسه تخلیه دست به دامان همه شد.
این دنیای خواستن ونیاز،این کشش جسم باید برای یکی شدن و کامل شدن با کسی باشه که مالک روح و جان آدمه.نه هر ننه قمری!
اونوقت می شه غریزه حیوانی!که با دید شهوانی و کامجویانه فقط به ارضای جسمش فکر میکنه و لاغیر.
یه جایی دوستت گفت یه هنره..خیلیا این هنروبلد نیستن.نه اموزش دیدن نه میبینن.چون فکر میکنن اگه کنکاش کنن در موردش چقدر قبیح و وقیح به نظر می رسن.ولی نمیدونن همین نیاز چقدر میتونه تو سرنوشت شون موثر باشه.ثابت کردن که چقدر واسه سلامتی جسم مهم و موثره.ولی واقعا چند درصد موفقن و این مهم رو فهمیدن و عمل می کنن؟بگیم هیشکی بی انصافیه.اما خیلی هم نیست.
کسایی که فقط بهجسمشون فکر میکنن غافلن از روحشون.از اون تیپ آدمایین که جسمشون ساپورت می شه ولی روحشون سرگردونه.
هیچوقت هیچکس به این غذای روح توجه نمیکنه و اخرش میگه بیخیال!تا صنف ... هستن غمی نیست!
فرع رو میچسبن.
و ....

- موگویی!؟...ببخشید اول به جا نیاوردم!....مخلص برزو خان سپهسالار هم هستیم! از اداره پیشمرگان همایونی چه خبر!؟
- "این کشش جسم باید برای یکی شدن و کامل شدن با کسی باشه که مالک روح و جان آدمه"...
اینچیزی که میگی حالت ایده آلشه...دقت کنید که ما الان درباره عشق حرف نمیزنیم...صرفا سlکlس مدنظرمونه...اصلا "با دید شهوانی و کامجویانه فقط به ارضای جسم فکر کردن" اشکالش چیه!؟...اصلا تو بگو "غزیزه حیوانی"...بازم ایرادی نداره...مگه جز اینه که ما هم جسما نوعی حیوان هستیم با نیازهایی حیوانی مثل خوردن و نوشیدن...اینم یکی مثل اونا...بیخودی پیچیده کردن موضوع ساده ای مثل سlکlس عواقبش همینیه که میبینی...یه جامعه عقده ای بیمار...
البته هر آدم عاقلی اینو میفهمه که سlکlس با کسی که دلت باهاشه اصلا قابل مقایسه با همخوابگی با یکی از اعضای صنف سه نقطه که گفتی نیست!...ولی این دلیلی بر رد لذت اون مدل سlکlس هم نیست...
هزار جور هم فلسفه ببافی نهایتا چیزی که مشخصه اینه که میلیونها آدم دارن از این راه استفاده میکنن و لذت هم میبرن...فلسفه هایی شبیه اینی که تو گفتی فقط به درد کتابا میخورن...دوس داشته باشیم یا نه به هر حال حقیقت زندگی چیز دیگه ای میگه...

آژو چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 20:18

آقا این نظر منه
بزور میخواین منو بکشونین تو صف خودتون؟
:
:
چرا حالت ایده ال؟
مگه نمی شه پیدا کرد؟بابا من که انقدر منفیم باز خوش بینم میگم پیدا می شه!:|
منم عشق منظورم نبود.
یعنی ربط پیدا کرد
خب شما مردااینجوری فکر میکنین.آخرش هم میشه همینی که میبینید.
آها اشکالش اینجاس.
لذت میبرن هزارتا دردسرم داره.اونارم بگو!

یه چیزی یه کی گفت فک کنم منتظری..نمیدونم.فقط بدون یه اخوند بود.
زدن خونه عفاف رو خراب کردن گفت هرخونه ای نیاز به توالت داره(ببخشید من دارم عین اون میگم) چرا زدین خونه عفاف رو خراب کردین.
من منظورم این نبود که یکی بیوفته بمیره تا کیس خودشو پیدا کنهو حال اون بدبخت رو بکنه تو قوطی!
خب نمیشه.شاید یکی نخواد عاشق شه و با عشقش باشه بخواد یه جور دیگه خودشو تخلیه کنه.واسه همین گفتم نمیدونم چی بگم چون میدونستم توضیحاتم شکل انفکتوس به خودش میگیره
این غریزه ای که خدا داده بد نیست.اگه بود نمیداد.بهتره که ازش درست استفاده شه.
نه اینکه یکی چون مخواد بهترین لوازم آرایش رو داشته باشه بره خودفروشی!
یا پسری که تو سن جوونی و شادابیه و به مراتب اون بی نهایت این کشش تو وجودشه به بهانه فرونشوندن این غریزه دست به هرکاری بزنه
یه فکر اساسی باید کرد.که دست منو شمام نیست.اوناییم که دستشونه به هیجا حساب می کنن.اینجاایرانه.سرکوب کردن همه چی شده قوانین زندگی تو این سرزمینه.

- نه واللا! چه زوری!؟ شما توو هر صفی که میخوای باش! (آیکون "از جلو نظام!")...
- من گفتم نمیشه پیدا کرد!؟..."حالت ایده آل" یعنی "حالت بهترین" نه "حالت غیرممکن"! گمونم بهتره اول روی واژه ها به توافق برسیم! (آیکون "واللا دیگه!")...
- کجای جوابی که به کامنت قبلی دادم به زن یا مرد بودن خودم ربط داشت!؟
- این جمله منصوب به طالقانیه...البته بعید میدونم واقعا این حرفو زده باشه...ولی اگه زده هم حرف اشتباهی زده...با تمام تسامحش باز نشون میده دیدش آخوندی بوده که همچین لذت طبیعی و زیبایی رو به دفع مدفوع و کثافت کاری تشبیه کرده...
- اگه "سرکوب" هست پشتش ماییم...اندیشه های ماست...اندیشه غالب جامعه...اینا که از فضا نیومدن...وقتی هنوز موضع خیلی از ماها نسبت به حماقت بزرگی مثل "حجاب اجباری" مشخص نیست و حالت "یکی به نعل یکی به میخ" داره انتظاری بیشتر از این نمیتونیم داشته باشیم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد